امروز رفتیم بازدید یک مدرسه پسرونه
چشمتون روز بد نبینه
زنگ تفریح که خورد و معلم ها اومدن معاون گفت صحبتی دارین معلمها هم اومدن
من هم ای کاش این دهن رو باز نمیکردم که بگم هیچ کدوم طرح درس نداشتن
از اون طرف مدیر هم نمی دونم چی گفت
یکی از این معلمها هم جوش اورد و جواب داد و این گفت و اون گفت و دعوا شد!!
حالا داشتم خودم رو لعنت میفرستادم چرا حرف زدی
اخر همون معاون اول ماجرا که خیلی اروم و با طمانینه حرف میزنه اومد وسط ماجرا و اونقدر به نرمی حرف زد که هر دو طرف رو اروم کرد خوش به حالش به خاطر این هنر خوب حرف زدن
ظاهرا داستانمون Happy end بود و معلمه رفت مدیر رو بوس داد و ظاهرا ختم به خیر شد.
دعوای یکطرفه مدیر با معلم رو دیده بودم اما دعوای دو طرفه بین مدیر و معلم رو ندیده بودم!
اونقدر هم تو این دعواها و بحث ها استرس میگیرم
میخوام فردا برم پیش رئیسم و بگم اگه بشه من رو از سرگروهی عزل کنه!!!
خدا کنه بشه
بابا سرگروه باید از بقیه بلد تر باشه تجربه اش بیشتر باشه اصلا باید مرد باشه بدونه کی چی باید بگه نه یک دختر مجرد ترسو و که حرف زدن هم بلد نیست و تازه سابقه کاریش هم از بقیه کمتره!!
نظر